من: دیدی یه کافی شاپ جدید زدن؟
اون: آره
من: بریم؟
اون: آره
فروشنده: نوشیدنی گرم یا سرد؟
اون: گرم
من: :|
فروشنده:کاپوچینو،لاته،فرانسوی،ماکیاتو،فلت وایت،پور اُور و . .
من: :|
اون: فرانسوی
من: زهر ماره
اون: به به
من: شیرینی مغازه؟
فروشنده: بیا دوتا شکلات تلخ !
ما: خدافظ
فروشنده: وقتی میری فلش لژ خانوداگی رو هم نگاه کن کدوم سمته :|
نکته: اون در اینجا پسره :))
جالبه؟ سایت archive.org از خیلی چیزا میگه ! میگه که موفق شدن یهویی اتفاق نمیافته !
archive.org میره سایت های دنیا رو در تایم های مختلف آرشیو میکنه ! مثلا گوگل رو در سال 1998 که آرشیو کرده این شکلی بوده:
http://web.archive.org/web/19981202230410/http://www.google.com/
همین صفحه خیلی چیزا میگه ! یکم بهش دقت کنیم. لوگوی گوگلو نگاه !:)) یک عکس jpg بی کیفیت ! :D
آدرس عکس لوگوش ساب دامین سایت Stanford University هست ! ....
توی یک سایتی خوندم الان گوگل ثانیه ای ۹۲۹ $ درآمد داره !
حتما اینو همین الان توی گوگل سرچ کنید تا گوگل سال 1998 رو ببینید:
google in 1998
سلام. خیلی خیلی جالب است...
طرف چاپلوسه، فکر می کنه داره امر به معروف میکنه + ثواب ! آخه شما ای دوست محترم...امر به معروف میدونی مراحلش چیه؟ میدونی چرا و کی و چجوری باید انجامش بدی؟ یا فقط زیرآب زدن=امر به معروفه؟
موسیقی بی کلام، آرام و دلنشین Feeling The Distance
گوش کنید:
کاش تنهایی
پرنده بود!
گاهی هم به کوچ فکر می کرد!
مسابقات کشوری اراک.
خیلی اتفاقی رفتیم و رتبه دوم رشته ساخت بازی کامپیوتری رو کسب کردیم. رتبه ای که تا یک روز قبل از مسابقه نمیدونستم نرم افزاری که باهاش باید بازی رو بسازم چیه !! :))
و ازش فهمیدیم که اراک یک شهر صنعتی هست.
چرا باید طرف بیاید و برای من این پیام را ارسال کند؟
چرا بعضی مردم فکر میکنن بعضی دیگر نمیفهمند ! چرا دنبال این راها هستیم؟
جالب تر از همه تصاویری بود که در وبلاگ فرد جن زده گذاشته شده بود:| گویا سازنده برنامه فوتوشاپ و . . . با دیدن این تصاویر به اغما فرو رفته باشند:|
داشتم به صدات گوش میدادم، حواسم به حرفات نبود!
عکس خش پیدا نکردم
می خواهم گل سرخ کوچک تو باشم
اهلی می کنی مرا؟
.
.
.
.
خواستن ِ تو
طبیعی ترین حق من است
در این دنیا،
هیچکس
بخاطر نفس کشیدن
مجازات نمی شود
هی میخوام راجع به این مباحث متفرقه هیچی نگم نمیشه :| . . .
ساماندهی برای رفع فیلتر چند تا لینک فرستاده به عنوان نمونه ک حذف کنیم.
اولی ک نوشته داستان من و زندایی الهام، یک داستان بود ک بنده حدود یک سال پیش بنا به دستور ساماندهی حذف کرده بودم ! و الان کافیه شما همینو توی گوگل سرچ کنید تا ببینید چندین سایت دیگه همینو کپی کردن و هنوز سالمن:| خب به ماچه:|
خب پس عملا مورد یک رو که گفتن حذف کنیم یک سال قبل حذف شده بوده.
و مورد بعدی پاک کردن تگ های مبتذل هست... که بنده هیچ تگ مبتذلی نزدم:| نمیدونم چی مبتذله.. نمیدونم.
